هورااااااااااابازم مسافرت
توی یه اقدام غیر منتظره باباصبح زنگ زد خونه که ساکتون رو جمع کنین فردا میریم تهران خونه دایی هورااااااااااااا
حالا کی با دایی که رفته بود شیراز خونه مادرزنش تبانی کرده بودن واونا کی برگشتن تهران هنوزخبری منتشر نشده
چیزی که الان خیلی مهمه رفتن دوباره ما به مسافرته ،من این مدت هنوز وقت نکرده بودم که از مسافرت جنوب پست بزارم ایشالا بعد از برگشتن همه رو یه جا میزارم .پس تا بعدباااااااااای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی