تفریح های به یاد موندنی
صبح روز جمعه 1392/11/18ساعت 9صبح ،شش خانواده با هم( خونه عمه فرشته ،عمه فهیمه ،عمه زهرا ،عمو مهدی ،عمو )برای نهار رفتیم پارک جنگلی رنو ،کوههاش همه برفی بود ولی زمینش تقریبا سبز شده بود وخیلی هوای جالبی بود وکلی بچه ها توی طبیعت قشنگش بازی کردن وما خانمها هم کلی پیاده روی وکوهنوردی کردیم واقعا روز تعطیلی بیاد موندنی بود جای همگی خالی اینم نمایی از رشته کوههای برفی زاگرس
محمد وفاطمه دختر عمه فهیمه
اینم محمد در کنار درخت پیری که به خاطر باد شدید از ریشه در اومده بود
محمد در حال کشف علت سقوط درخت کهنسال
محمد وپسر عموش وفاطمه
واین آقا پسر کوچولو هم نیمای عزیز پسر عمو مهدی از دوستهای بابا
واماروز جمعه92/11/25ساعت ٩صبح آماده شدیم که با خونه عمه فرشته وعمو بریم روستای تفریحی خوران که متاسفانه ماشینمون پنچرشده بود وتا بابا ماشین رو برد پنچرگیری وبرگشت ساعت10:30شد بازم طبق معمول این چند روز هوا کاملا بهاری بودولی چون شوهر عمه فرشته که همه بچه ها بهش میگن عمو حاجی سردرد داشت مجبور شدیم زودتر برگردیم خونه اینم عکسهای همون روز
اینم محمد مامان روی تنه درخت البته نتونست ریسک کنه وبیشتر بره بالا
اینم محمد وفاطمه دختر عمه فرشته
و اینم تنها پسر عموی محمد که فقط خدا میدونه چقدر خونوادگی بهش وابسته هستیم وعاشقانه دوستش داریم که این جور دوست داشتن به نظرم نوبره والا