یه مدت خیلی لج میکردی ودیگه مثل سابق نبودی اخه تو فامیل نمونه بودی وهرکی میخواست یه بچه نمونه را مثال بزنه تو را مثال میزد اگه تعریف از خود نباشه احساس میکنم واقعا از همه لحاظ تک بودی والانم هستی مهربونیت احساس مسولیتت وهزار تا چیز خوب دیگه که حرف نداره .واین یه سوال شده بود که چطور یهو تغیر رویه دادی تااین که متوجه نگاه خاص تو به پسر عموت شدم اخه من وبابا ناخواسته به پسر عموت که به خاطر ناشنوایی مطلق کاشت حلزون کرده والان که 5سالشه تازه زبون باز کرده وکلمات را ادا میکنه خیلی توجه میکنیم وبخاطر هر کلمه ای که میگه یه عالمه ذوق میکنیم وتوی خونه همش حرف اون رو میزنیم که چطور بعداز این همه سال بالاخره تلاش همه نتیجه داد وتازه فهمیدم یه کوچولو ن...