محمد جاسمیمحمد جاسمی، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
مرسانا مرسانا ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

مثل هیچکس

تاخیر

چه دعایی کنمت بهتر از این /خنده ات از ته دل  /  گریه ات از سر شوق   / روزگارت همه شاد   / زندگیت رنگارنگ تنی سالم وشاد  /که بخندی همه عمر .محمد جان ببخشی بایک روز تاخیرتولدت مبارک صد سال زنده باشی . این متن پیام خاله است که طبق معمول تولدت را یادش رفت ودوباره 28 تیر پیام فرستاد البته کادو را هیچ وقت یادش نمیره البته اون رو هم با تاخیر می فرسته .مرسی خاله جون که با این همه مشغله بازم به یاد یه دونه خواهر زادت بودی . ...
12 مرداد 1392

حاجی قلابی

ا             این لباس را عمه فرشته پارسال یعنی اردیبهشت ٩١که روز میلاد حضرت فاطمه به مکه مشرف شدن برات خرید به نیت این که روز خودت احرام پوش کعبه بشی ان شاالله. ...
12 مرداد 1392

محمدها

این هم دوتا محمد البته هر دوپسر عمو هستند واسم عمو ی هر دو هم محمده تازه اسم دایی محمد کوچیکه بازم محمده  .توفامیل جاسمی چیزی که زیاده محمد وفاطمه است .خدا همتون را حفظ کنه اینم ارادت ما به اسم محمد که هر چی بیشتر بهتر. ...
11 مرداد 1392

شب 23 رمضان سال 92

گر نهادی تاج قرانی به سر /یا نهادی سر به سجده تا سحر /دل شکست وامدت اشک بصر /زیر لب اهسته نامم راببر. شب 23 رمضان امسال هم گذشت باز م امشب به مسجد جامع رفتیم خیلی شلوغ بود جای سوزن انداختن نبود باز دعای جوشن کبیر وزیارت عاشورا وخواندن سوره عنکبوت وروم ودخان وبعدهم اعمال شب قدر . دعایت میکنم هر شب به عطر میخک ومریم /الهی در دلت هرگز نباشد غصه وماتم......الهی امین ...
10 مرداد 1392

خواب ناز

الان سحر 22 رمضانه وتو توی خواب نازی باوجوداینکه اصرار داری برای سحر بیدارت کنم اما هر بارتا کنار تختت میام دلم نمیاد بیدارت کنم بخصوص امشب شب قدره ومیای مسجد وتا سحرم اصلا نمی خوابی وقتی این کارهات را می بینم به خودم میبالم واحساس غرور میکنم که این طور از بچگی مقیدی . ...
9 مرداد 1392

اولین جرقه وبلاگ سازی

 یه شب که از بیخوابی به دنیای مجازی پناه اوردم به خیلی از سایتا سر زدم اما وقتی وبلاگ ملیسا هدیه اسمونی راباز کردم بادنیای جدیدی اشنا شدم به اسم نی نی وبلاگ .وتصمیم گرفتم هر چه زودتر برات یه وبلاگ درست کنم هر چند تا حالا هم خیلی دیر شده بود چون بعضی ها از همون روزی که احساس می کردن مامان شدن وبلاگ درست کرده بودن ومن چقدر دیر به فکر افتاده بودم اما به قول معروف ماهی راهر وقت ازاب بگیری تازه ست .اول اسم وبلاگ را مارمولک بابا گذاشتم اخه هر بار بابا بااین اسم صدات میکنه خیلی کیف میکنی اما بعضی از دوستان که نمیدونستن این به خاطر علاقه بیش ازحد بابا به توست خیلی انتقاد کردن وفکر کنم سوتفاهم شد برای بعضی از دوستان ویه عالمه فلسف...
9 مرداد 1392

تولد عمه

ا امروز 2 مرداد92 روز چهارشنبه مصادف با15 رمضان ومیلاد امام حسن مجتبی  تولد عمه فهیمه بود اونم به این مناسبت همه را برای افطار دعوت کرد خونه بابایی .توهم اولین sms تولد عمه رافرستادی  خیلی به همه خوش گذشت بخصوص شما بچه ها که همش توی حیات بازی می کردید. ...
8 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مثل هیچکس می باشد