محمد جاسمیمحمد جاسمی، تا این لحظه: 18 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
مرسانا مرسانا ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

مثل هیچکس

یاد گذشته ...

1392/5/26 20:52
نویسنده : مامان
873 بازدید
اشتراک گذاری

امشب خونه بابایی بودیم ومن وعمه ارزو وزن عمو صفورا داشتیم خاطرات گذشته را مرور کردیم که عمه ارزو که توبهش  میگی عمه اری یاد خاطره 3سال پیش افتاد واون اینکه توپیش دبستانی بودی که بابا رفت شمال 10 روز اونجا کلاس داشت وچون بقیه همکاراش هم بودن نمیشد ما بریم وباید مجردی میرفت خلاصه برای اولین بار ما را تنها گذاشت ورفت البته ما چند روز خونه بابایی بودیم وبعدباعمه اری برگشتیم خونه خودمون .توروزی سه چهاربار به بابا زنگ میزدی ومثل طوطی تکرار میکردی بابا دلم برات تنگ شده کی برمیگردی بابا چی برام خریدی  این کار هر روزت بود ازاون طرف بابا هم که میترسیده وقتی برسه شمال فرصت نکنه برات سوغاتی بخره همون روز اول توی فرودگاه برات یه بلوز خریده بود  اونم چه بلوزی اینقدر سایزش بزرگ بود که تازه امسال باگذشت ٣سال ازاون روز اندازت شده وقتی بابا برگشت یه عالمه چیز برات خریده بود ولی وقتی بلوز را بهت داد پوشیدی خیلی ازش خوشت اومد وگفتی میخوام ببرم مهد تا نشون خاله بدم هرچی گفتم نمیشه راضی نمی شدی تا اینکه گفتم به شرطی که سویشرت راروش بپوشی واصلا سر کلاس در نیاری چون مریض میشی نخواستم بگم خیلی ناجوره وبرات بزرگه .اخه گلم پاییز بود وهوا هم سرد خلاصه  صبح روز بعد لباست را پوشیدی ومنم یه جوری استینش را بالا زدم که اصلا پیدا نباشه بلندی بلوز هم تا سر زانوت میومد اونم گذاشتم توی شلوارت ویه جوی روبه راش کردم که اصلا معلوم نشه چی پوشیدی وقتی از مهد برگشتی پرسیدم مهد چه طور بود گفتی مامان امروز توی مهد برای اینکه بچه ها بلوزم را ببینن سویشرتم را دراوردم تا همه ببینن بابا چی برام اورده اخه تویه جوری برام درستش کرده بودی که اصلا معلوم نبود منم مجبور شدم درش بیارم تازه دوستام خیلی ازش خوششون اومد .خیلی از دستت عصبانی شدم ولی کار از کار گذشته بود .الان هر وقت یاد اون روز میفتم خندم میگیره وبا خودم میگم چرا از دستت عصبانی شدم دنیای شما بچه هابا دنیای ما بزرگا خیلی فرق داره شما  خیلی بی الایش تر از این حرفا هستید واصلا به این چیزا اهمیتی نمی دید .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

آوش
26 مرداد 92 13:17
آره خاله جون دنیای ما بچه ها خیلی قشنگه خیلی قشنگ تر از دنیای آدم بزرگا مامان ها مون هم وقتی با ما هستند دنیاشون شبیه ما بچه ها می شه کاشکی عکس نی نی تون را با اون لباس می ذاشتید می دیدیم

ازدست باباها که سایز نی نیاشون را نمی دونن




راستش اون موقع اصلا به ذهنم نمیرسید عکس ازش بگیرم .ازاین که به ماسرزدید ممنونم ایشالا بشه جبران کنیم.


نازنین
26 مرداد 92 14:47
واقعا دنیای بچه ها خیلی زیبا و ساده ست


زیباتر از انچه که فکرش را هم بکنیم کاش همیشه در دنیای کودکی بمانیم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مثل هیچکس می باشد