محمد جاسمیمحمد جاسمی، تا این لحظه: 18 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
مرسانا مرسانا ، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

مثل هیچکس

حساسیت بی مورد

پسرم نمی دونم چرا از وقتی که فهمیدی هرشیرین کاری که میکنی توی وبلاگت میزارم همش استرس داری وهر چیزی میخوای بگی قبلش میگی مامان قول میدی تووبلاگ نزاری  نمیدونم ازچی میترسی هرچی بهت میگم اینا همش برای وقتیه که بزرگ میشی شاید من نباشم که برات تعریف کنم اما بازم زیاد استقبال نمیکنی البته قبلا که فقط عکس میزاشتم مخالفت نمیکردی ولی بانوشتن مخالفی شاید اگه نتونستم توجیهت بکنم تا یه مدت برات ننویسم چون نمیخوام حساسیتت بیشتر بشه پس تا بعدبای. ...
14 مرداد 1392

هوش سیاه کوچک

دیروز بابا یه گوشی جدید خرید که زیاد از سیستمش سردر نیاورد وتوازش گوشی را گرفتی وخیلی راحت به همه چی مسلط شدی واز همه چی سر دراوردی دیگه بابا به هرمشکلی برمیخوره ازتوکمک میگیره قربونت برم معلوم نیست اینارا ازکجا یاد میگیری ولی هرچی دستت بدن تا ازش سر در نیاری ول کن نیستی وبابا بهت میگه هوش سیاه .  ...
14 مرداد 1392

قران

امروز 13 مرداد92 ازم پرسیدی مامان قران کریم 114 سوره داره یا قران مجید .
13 مرداد 1392

تعطیلات تابستانی

قر اره 16 شهریور باخونه عمه فرشته وعمه ارزو وعمومحمد بریم شمال البته همه مهمون ما هستند .از طرف بانک تو دریا کنار بهمون ویلا میدن قبلا که رفتیم خیلی خوش گذشت . منم از همین الان دارم پس انداز میکنم اخه بابا همیشه قبل از مسافرت به من یه مقدر پول میده تا هرچی خودم دوست دارم بخرم میگه باید ازبچگی خودم پولام را مدیریت کنم ولی تو مسافرت من زیاد نمی تونم جلوی خودم را بگیرم وهرچی دوست دارم میخرم اخه مگه توی یه سال ادم چندبار میره مسافرت که بخواد حسرت به دلش بمونه . ...
13 مرداد 1392

طنز جالب

ام روز محمد یه طنز خنده دار واسم تعریف کرداینکه .....                                                                                        یه چاه بزرگ وسط خیابون بوده که هر کی از اونجا رد میشده میفتاده توش سه نفر...
13 مرداد 1392

جدول تربیتی

یه مدت خیلی لج میکردی ودیگه مثل سابق نبودی اخه تو فامیل نمونه بودی وهرکی میخواست یه بچه نمونه را مثال بزنه تو را مثال میزد اگه تعریف از خود نباشه احساس میکنم واقعا از همه لحاظ تک بودی والانم هستی مهربونیت احساس مسولیتت وهزار تا چیز خوب دیگه که حرف نداره .واین یه سوال شده بود که چطور یهو تغیر رویه دادی تااین که متوجه نگاه خاص تو به پسر عموت شدم اخه من وبابا ناخواسته به پسر عموت که به خاطر ناشنوایی مطلق کاشت حلزون کرده والان که 5سالشه تازه زبون باز کرده وکلمات را ادا میکنه خیلی توجه میکنیم وبخاطر هر کلمه ای که میگه یه عالمه ذوق میکنیم وتوی خونه همش حرف اون رو میزنیم که چطور بعداز این همه سال بالاخره تلاش همه نتیجه داد وتازه فهمیدم یه کوچولو ن...
13 مرداد 1392

من وفاطمه

این که توعکس کنار منه فاطمه دختر عمه فهیمه است اختلاف سنمون زیاد نیست من متولد تیر 84 هستم وفاطمه متولد فروردین 83 یعنی شب عروسی مامان وبابام اون هنوز چهله اش نشده .هر کی ندونه فکر میکنه از اول اینقدر همدیگه را دوست داشتیم .مامانم میگه بجه که بودیم خیلی دعوا میکردیم وبیشترشم تقصیر فاطی بوده اخه قبل از این که من بیام مامانم خیلی اونو دوست داشته اما وقتی من اومدم تمام فکر وذکرمامانم شدم اونم دیگه از من بدش اومده ودلش میخواسته سربه تن منومامانم نباشه اما عوضش الان که بزرگ شدیم خیلی هوای هم را داریم مثلا وقتی کسی باهر کدوممون دعوا کنه با هم متحد میشیم وحسابش را میرسیم تازه اگه هر کدوممون بنا به دلیلی از پول توجیبیش خبری نباشه همدیگه را ه...
12 مرداد 1392

تاخیر

چه دعایی کنمت بهتر از این /خنده ات از ته دل  /  گریه ات از سر شوق   / روزگارت همه شاد   / زندگیت رنگارنگ تنی سالم وشاد  /که بخندی همه عمر .محمد جان ببخشی بایک روز تاخیرتولدت مبارک صد سال زنده باشی . این متن پیام خاله است که طبق معمول تولدت را یادش رفت ودوباره 28 تیر پیام فرستاد البته کادو را هیچ وقت یادش نمیره البته اون رو هم با تاخیر می فرسته .مرسی خاله جون که با این همه مشغله بازم به یاد یه دونه خواهر زادت بودی . ...
12 مرداد 1392

حاجی قلابی

ا             این لباس را عمه فرشته پارسال یعنی اردیبهشت ٩١که روز میلاد حضرت فاطمه به مکه مشرف شدن برات خرید به نیت این که روز خودت احرام پوش کعبه بشی ان شاالله. ...
12 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مثل هیچکس می باشد