مخترع کوچک
امروز که از مدرسه اومدی برق شادی توی چشمات موج میزد و بایه شوقی از مدرسه حرف میزدی تا حالا اینقدر خوشحال از مدرسه برنگشته بودی ،ازت علتش رو پرسیدم توهم با یه آب وتابی گفتی: امروز یه خانم مهربون اومده بود مدرسه مون وگفت: اگه میخواید مخترع بشید امروز باهام تماس بگیریدوشنبه بیاد مدرسه ثبت نام کنید .منم میخوام اگه شما اجازه بدید ثبت نام کنم ،
چیز بیشتری نمیدونستی ویه شماره تماس نوشته بودی منم جریان رو به بابا گفتم اونم زنگ زد به خانم......وازش خواست بیشتر بهمون توضیح بده واونم گفت ما یه شرکت هستیم که آموزش ساخت ربات میدیم برای هر کس که بخواد سفارش میدیم شهریه هم 85 هزار تومن هست وکلاسها هم توی مدرسه خودشون برگزار میشه بابا ازش خواست اسم تو رو بنویسه و شماره حساب بده برای واریز پول ولی متاسفانه گفتن اگه تعدادشون به حد نصاب نرسه کلاسها دایر نمیشه الان ما هم دعا میکنیم که دوستات استقبال کنن تا بلکه این کلاسها تشکیل بشه آخه اینجا زیاد به این کلاسها اهمیت نمیدن .منم دوست ندارم توی ذوقت بخوره ونمیدونم اگه تشکیل نشد چیکار کنیم بابا میگه اگه نشد خودمون برات ربات ها وسی دی آموزشیش رو تهیه میکنیم ولی اگه کلاس باشه یه چیز دیگه هست پس برای این مخترع کوچولومون دعا کنید . موفق باشی عزیز مامان